ویله والو از زبان خودش

نام کامل : ویله راکوهوماس هرمانی والو ( والو به معنای روشنایی)

تاریخ تولد : 22.11.1976 فنلاند .هلسینکی. 8:22 صبح

نشانه : عقرب

قد : 184

وزن : 66.6 کیلو

رنگ چشم : سبز

رنگ مو : قهوه ای تیره

خواهر/برادر : میگه . لینده

حیوانات خانگی : گس . برتون

فیلم مورد علاقه : کابوس قبل از کریسمس ساخته تیم برتون

عدد شانس : ‌0

شهر مورد علاقه : نکرو پلیس

غذای مورد علاقه : گوشت مسیح ( نترسین.  ویله والو زیادم دراکولا نیس منظورش نونیه که تو کلیسا میذارن زیر زبونشون... احتمالا !  )

نوشیدنی مورد علاقه: خون مسیح ( منظورش شراب کلیساس... بازم احتمالا)

علاقه مندیها : دهه 1980- عکس های میگه - بلوز - فلکلور اروپای شرقی

چیزهایی که دوست نداره : بیتل ها - گوشت قرمز - سو استفاده از قدرت فکر

اشخاص مورد علاقه : جین سیمسون - ادگار آلن پو - رائولی سامرجکی - کلینت ایستوود

بهترین ترانه : سینینن یونی از تاپیو رائوتوارا

والو خواننده - ترانه سرا و رهبر گروه هیم است.

ویله والو اعتقادی به خدا ندارد ولی فکر می کند که مسیح انسان بزرگی بوده است.

 ویل والو :«تنها چیزی که بهش اعتقاد دارم موسیقیمونه.»

« من قلبها رو دوس دارم چون سمبل چیزهایی مثل عشق و زندگی و انسانیت هستند»

ویله به جودو علاقه داره و 9 سال در بچگی تمرین جودو کرده . پدرش به چیزهای زیادی علاقه داره و بوکس مهمترین اوناس و این قضیه روی ویله هم اثر گذاشته. ولی اون چون نمی خواست تو بوکس کتک کاری کنه تصمیم گرفت جودو رو ادامه بده و تونست کمربند سبز بگیره.یکی دیگه از علاقه مندیهاش در دوران طفولیت اسکیت برد بوده که ظاهرا خیلی هم باهاش حال میکرده .در اواسط دهه 90 اسکیت برد رو گذاشت کنار و بعدش شاید بم مارگرا کسی بود که باعث شده اون دوباره به این فعالیت علاقه مند بشه .این روزها آقا پسر مورد علاقه شما دوس داره بشینه و با کامپیوتر عکسای گرافیکی در بیاره و بیوگرافی هنرمندهای مختلف زو زیر و رو میکنه و میخونه تا فرهنگشو بالا ببره

ویله از شیطون پرستها متنفره. با وجود این خیلی ها فکر میکنن این گروه به گروههای شیطون پرست مرتبطه به خاطر عدد 666 که تو آهنگاشون استفاده میشه و اسم گروهشونم که به عنوان : « عالیجناب شیطان» His Infernal Majesty معروف شده همه رو به شک میندازه. ویله والو خودش میگه : « واسه من عدد 666 نشونه نزدیکی مرگ و زندگیه و اسم گروهمونم همینجوری از خودمون در کردیم ولی خوب واسه من یه جورایی نماد «شیطان مجسم در جسم من» رو داره و یه جوریه که انگار هر بار تو خودم میسوزم و میسوزونمش....(به این میگن تعالی ) من خیلی پر چونه ام و بیشتر حرفام چرت و پرته. » ویله تو هر مصاحبه ای که میکنه حرفاشو تغییر میده چون به نظرش اینجوری خسته کننده نمیشه و واسه همین عاقلانه تر اینه که زیاد حرفاشو جدی نگیرین (و هر چی این موجود میگه واستون وحی مُنزَل نشه.)

مدرسه : « از مدرسه متنفر بودم و مدرسه هم از من متنفر بود. البته یه چیزایی هم بود که دوس داشتم مثل ریاضی و تاریخ. هنر و موزیکم با حال بودن. 9 سالم بود که تو مدرسه مجبورمون کردن سوئدی یاد بگیریم که اصلا خوشم نیومد.( احتمالا یه چیزی تو مایه های زبون عربی واسه ما بوده ) هنوزم حتا یه کلمه سوئدی بلد نیستم. انگلیسی راحت تر بود چونکه از تلویزیون یه چیزاییشو یاد گرفته بودم. میدونین تو فنلاند فیلمها رو دوبله نمیکنن . فقط یه سری زیر نویس میذارن پاش... معلما نمیتونستن منو تحمل کنن از بس که وحشی آمازونی بودم.(به این میگن تواضع )همیشه با همه دعوا داشتم. همین حالاشم اگه پاش بیفته کتک کاری میکنم.»

والدین : « زیاد یادم نمیاد با پدر و مادرم کل کل داشتم یا نه! کل کل اصلا چی هست ؟! روابطمون بد نبود فقط یه موقعهایی مث همه پدر مادرا در مورد مشروب خوردن و مواد و اینا امر و نهی میکردن. (چقدر به خودشون فوشااار آوردناا!!!)تو گردشهام اصلا مشکلی نداشتم. اگه همه تابستونو از خونه بیرون میموندم و شیطونی میکردم فقط ممکن بود پلیس گوشمو بگیره و پرتم کنه خونه . اونوقت تو خونه یه کم مشکل پیدا میکردم. البته فک نمیکنم پدر و مادرم زیاد از من و داداش کوچیکم راضی بوده باشن چون اونم دقیقا یه آدم بی مصرف عین من شده . الان چیکاره س : الاّف! »

دخترها : در مورد اولین دوس دخترم هیچی یادم نیس. در واقع سخته آدم بگه اولین دوس دخترش کی بوده. اونی که اولین بار بغل کرده یا اونی که اولین بار بوسیده یا اونی که اولین بار باهاش خوابیده. به هر حال همیشه دخترا دور و برم بودن. خیلی راحت ترمیشه باهاشون ارتباط برقرار کرد. میترسم در مورد قیافه و ظاهر خودم حتا فکرکنم. شاید قیافم ازگل باشه. ولی به هر حال دخترا دوسم دارن.

موسیقی : همیشه از موزیک خوشم میومده. هیچ شغل دیگه ای هم غیر از موزیسین راک تو نظرم نیس. 7 سالم بود که اولین گیتار باس ام رو گرفتم. بعدش یه کم گیتار و کیبورد و درامز هم یاد گرفتم. اون موقعها بیشتر به گروههای آمریکایی مث Black Flag و Lemonheads علاقه داشتم. اتاقم پر عکسای گروهای راک بود مثل Alice Cooper و Kiss.

سرگرمی ها :« از هیچی به اندازه موسیقی تا حالا خوشم نیومده. ورزش که مصیبته چون خودم تجربه کردم. راستش نمیتونم بفهمم مردم چجوری از تلویزیون مسابقه ورزشی نیگا میکنن. ارزشمند ترین گنج من شاید یه مجموعه قدیمی باشه. هرچی جلو چشمم میومد جمع میکردم : مجموعه های دیگه - جواهرات - عتیقه - هنر کاتولیک که به جای قابل فهم شدن در طول سالیان مشکل تر هم شده. از اینجور چیزا»ویله گیتار باس رو توی گروه جاز تجربه کرده و معتقده موسیقی کلاسیک و جاز جالب نیستن چون اصولا نمیشه چیز جدیدی ازشون در آورد. از بیتل ها هم خوشش نمیاد ولی و فلکلور و بلوز رو دوس داره.الات موسیقی زیادی رو میزنه مثل گیتار و باس گیتار و کیبورد و درامز و هنوزم معتقده که به اندازه کافی با استعداد نیس.

اولین آلبومی که خرید“Animalize” از Kiss بود.

خودش فکر میکنه که شبهای سرد و تاریک فنلاند هستن که باعث میشن ترانه های غمناک بسراید!!! ولی تو زندگی واقعیش آدم خوش مشربیه که همش نیشش تا بناگوش بازه. اگه رو صحنه نباشه دوس نداره آرایش کنه.

نکته کنکوری: اون قضیه خواهر و برادر و حیوانات خانگی روجدی نگفته.

زنی که روی کاور  ways to love 666هستش مادر ویله س.جوایزش رو به ننه و باباش تقدیم کرده. مطبوعات فنلاند تا حالا مچ ویله رو در حال بوسیدن 4 مرد گرفتن که عبارتند از : نوازنده های "Torpedo" و "Skreppers" و Zoltan & Yussi69! ممممم...

ویله : «چیزی نیس که... همه میدونن... تازه اینم همه میدونن که بابای من مغازه لوازم سکس داره. وقتی 17 سالم بود اونجا کار میکردم. بیشتر وقتا مجله ها و ویدیو های پورنو رو تو قفسه ها میچیدم و پشت دخل وامیستادم. بعضی وقتا آدمایی رو اونجا میدیدم که اصلا انتظارشو نداشتم . یه دفعه 2 تا ویدیو و یه مجله به معلم فیزیکم فروختم ! نمیدونم کدوممون بیشتر جا خورده بودیم - من یا اون! ولی یه کلمه ام حرف نزدیم. و اون سریع فلنگو بست حتا بقیه پولشم نگرفت.» 

ویله بیشتر شعرهاشو تو خونه مینویسه . به این ترتیب که با زیر شلواریش میخوابه رو تخت با گیتارش آهنگ میزنه و از خودش شعر در میکنه! معلوم نیس هنوزم که با کلاس تر شده اینکارا رو میکنه یا نه!

- « بعله! هنوزم همینکارو میکنم ولی دیگه زیر شلواری نمیپوشم!وقتی بیدار میشم و هیچ کار دیگه ای ندارم بکنم گیتارمو ور میدارم و میزنم . یه جورایی بهم آرامش میده. ولی آهنگاشو گروهانی میسازیم ... یعنی به همراه بقیه گروه! که یه کم بیشتر کار میبره. موقع گیتار زدن واسه دل خودم راحتترم. انرژی نمیبره چون کاریه که دوسش دارم. همین الانم که خدمت شمام 8 تا آهنگ جدید واسه آلبوم تازه مون تو ذهنمه»

-ویله جون ! نمیتونم ازت نپرسم که تاتوی جدید نزدی ?ویله جون : «این دفعه که شرمنده اخلاق ورزشیتونم جیگر! ولی داریم میریم تور جدید که قول  میدم حتما از شرمندگیتون در بیام.»

اینم بگم این مصاحبه مال عهد هونگه فک کنم مال سال 2006 باشه..حالا تاریخ دقیقشو از جایی که مطلبو کش رفتم میرم میبینم بهتون میگم